رشد و توسعه فردي

آموزش هايي براي رشد كردن در زندگي و كسب و كار

جمعه ۰۷ اردیبهشت ۰۳

ايجاد انگيزه براي پروژه هاي بلند مدت با 3 روش ساده

ضر‌ب‌الاجل‌ها قواي كاري زياد قدرتمندي هستند كه مهم‌ترين وظايف را مشخص مي‌كنند، تمركز به وجود مي‌آورند و ما را به‌ سمت اتمام كارها سُوق مي‌دهند. به همين انگيزه است كه پروژه‌هاي بدون ضرب‌الاجل براي هفته‌ها، ماه‌ها و حتي سال‌ها در فهرست كارهايمان خاك مي‌خورند. در اين مطلب راجع‌ به همين مشكل صحبت خواهيم كرد و بعد از مقدمه‌اي كوتاه، سه تدبير را براي ايجاد دليل در به واپسين،انجام رساندن پروژه‌هاي بدون ضرب‌الاجل، شناسايي مي‌كنيم.

گاهي‌اوقات اين خاك خوردن در فهرست كارها، ريشه در مبهم بودن پروژه، خسته‌كننده بودن يا مشخص نبودن روال انجام آن دارد. طبيعي است كه چنين پروژه‌اي از فهرست اولويت‌هايمان خط بخورد، چرا كه شغل كردن روي آن ما را معذب مي‌كند. اما برخي مواقع هم پروژه چنين ويژگي‌هايي ندارد و به‌ تعويق انداختن آن وابسته به شرايط است: يعني كارهاي داراي ضرب‌الاجلي داريم كه رسيدگي به آنها براي‌مان ضروري‌تر است. به همين خاطر فرصت رسيدن به پروژه‌هاي بدون ضرب‌الاجل را پيدا نمي‌كنيم.
در بيشتر مواقع، به‌خاطر شغل نكردن روي چنين پروژه‌هايي، از سوي ديگران نكوهش نمي‌شويم. تنها خودمان از اينكه نمي‌توانيم انجام‌شان بدهيم و مدت‌هاست كه آنها را دست‌نخورده باقي گذاشته‌ايم، دانستن بدي پيدا مي‌كنيم. به‌علاوه، وقتي كاري مهم باشد، اما ضرب‌الاجل نداشته باشد، هر لحظه ممكن است كارفرما سراغش را بگيرد و انديشه اينكه در چنين زماني چيزي براي ارائه كردن نداريم، نگران‌مان مي‌كند.
بياييد از بازبيني دشوار بگذريم و ببينيم كه چه راه‌حلي براي آن وجود دارد؟ وقتي مي‌خواهيم يا دربايستن داريم كه كاري بدون ضرب‌الاجل را به‌ سپريدن برسانيم، چطور بايد براي سپريدن دادنش علت كافي برپايي كنيم؟ درادامه ۳ راهكار را براي حل اين دشوار معرفي خواهيم كرد.


۱. تعيين ضرب‌الاجلتعيين ضرب‌الاجل براي پروژهٔ به‌تعويق‌افتاده
اگر پروژه‌اي ضرب‌الاجل ندارد، به اين معنا نيست كه خودمان نمي‌توانيم براي آن ضرب‌الاجل تعيين كنيم. مثلا مي‌توانيم زمان مشخصي براي به‌ اتمام‌ رساندن پروژهٔ موردنظر تعيين كنيم و هر هفته زماني را براي بررسي به آن ساحل بگذاريم. يا سررسيد مشخصي در روز را به قبل بردن كارهاي مرتبط به آن وابستگي دهيم.
تعهداتي را كه در اين رابطه براي خودتان برپايي كرده‌ايد، جايي يادداشت كنيد. بهترين انتخاب، تقويمي است كه در آن وظايف و تاريخ بررسي به آنها را يادداشت مي‌كنيد. اگر مي‌دانيد در اوقاتي كه سرتان شلوغ است، جايي براي رسيدگي به كارهاي بدون ضرب‌الاجل نداريد، زماني را تعيين كنيد كه سرتان خلوت‌تر است و مي‌توانيد به راستي به تعهدي كه داده‌ايد عمل كنيد.
وقتي موعدي را براي به‌ انجام رساندن پروژه (يا بخش‌هايي از آن) تعيين مي‌كنيد، درك بهتري از نخستينگي آن پيدا خواهيد كرد. به‌علاوه، چنين شرايطي در شما حس بايسته بودن پيشه را برپايي مي‌كند.
در همين حين كه به زمان‌بندي وظايف‌تان انديشه مي‌كنيد، شمار كارهايي را كه موعد سپريدن مشخصي ندارند و بايد به آنها رسيدگي كنيد، مشخص كنيد. اگر شمار اين كارها بسيار است، با برگزيدن دادن هر ماه به گرد از آنها، بخت ترقي خويش را در اتمام پيشه اغلب خواهيد كرد. اگر بخواهيد تمام كارهاي ناتمامِ بدون ضرب‌الاجل را به‌ يك‌باره اتمام دهيد، گمان كردن اينكه وسط مسير خسته شويد و به تعهدات‌تان متعهد نمانيد، اغلب مي‌شود.

۲. درگير كردن شخص يا اشخاص ساير و به وجود آوردن فشار مثبت


گاهي كارهاي بدون ضرب‌الاجل فقط درصورتي پيش مي‌روند كه از كمك شخص ديگري كاربرد كنيم. وقتي زمان‌بندي‌‌مان را براي اتمام كارها با ديگري درميان مي‌گذاريم و طي روندي منظم او را از واپسين به‌روزرساني‌هاي فعاليت‌هايمان آگاه مي‌كنيم، براي خودمان نوعي دليل براي قبل بردن كارها پيدا مي‌كنيم.
بعضي افراد شخص به‌خصوصي را دارند كه ترجيح مي‌دهند با او از اهداف‌شان گفتگو كنند و راجع به روند شغل به او گزارش دهند. اين شخص مي‌تواند همكار، رئيس‌، دوست‌ يا هر شخص ديگري باشد. عدهٔ ديگري هستند كه ترجيح مي‌دهند شمار اكثريت از كسان را از تصميم‌شان مستحضر كنند و به آن جلوه‌اي عمومي‌تر بدهند.آنها اين كار را با درميان گذاشتن تصميم‌شان با چند نفر از همكاران، يا پست كردن هدف‌شان در شبكه هاي اجتماعي انجام مي‌دهند. بسته به صلاح‌ديد مي‌توانيد احد از اين دو گذرگاه را برگزيدن كنيد. البته راه دوم را فقط درصورتي انتخاب كنيد كه همكاران يا مخاطبان شما تصميم‌تان را فراموش نكنند و پيگير روند كارتان باشند.


راه ساير اين است كه از كسي بخواهيد در قبل بردن پروژه كمك‌تان كند تا با هم روي آن كار كنيد. زمان مشخصي در هفته يا روز را به اين همكاري اختصاص دهيد. اگر نمي‌توانيد همكار پيدا كنيد، سعي كنيد اتاق يا دفتري را براي كار برگزيدن كنيد كه در آن، شخصِ ديگري هم مشغول سپريدن دادن كارهاي خودش باشد. بهترين كاري كه در حالت دوم از دست‌تان برمي‌آيد اين است كه آن شخص را در جريان كارتان بگذاريد و در آخر روز، راجع به كارهايي كه كرديد با او صحبت كنيد. همين برقراري ارتباط و در مجاورت شخص ساير بودن، مسئوليت پذيري شما را اغلب مي‌كند، چون او از كاري كه بايد طي آن مدت‌ اتمام بدهيد، خبر دارد.


اين شغل برتري ديگري هم دارد: به‌نوعي پيرامون شغل كوچكي به هستي مي‌آورد و اين احساس آزاردهنده را كه شما در حال شغل كردن هستيد و ديگران دارند خوش مي‌گذرانند، كمتر مي‌كند.
از ميان اين راه‌ها موردي را انتخاب كنيد كه بيشتر با آن پرماسيدن راحتي مي‌كنيد و انديشه مي‌كنيد كه در ايجاد علت مؤثرتر خواهد بود. همهٔ اين موارد درجه‌اي از مسئوليت‌پذيري را به به اتفاق دارند، به اين ترتيب اگر ضرب‌الاجلي واقعي هم وجود نداشته باشد، حس نا‌اميد كردن ديگري يا بدقول بودن، شما را مكلف به انجام پيشه خواهد كرد.


۳. استفاده از مشوق
آخرين رهسپار كه براي ايجاد دليل شناسايي مي‌كنيم، استفاده از مشوق‌هاي متقاعدكننده است. اين راهكار به شيوه‌هاي مختلفي قابل پياده‌سازي است. شما مي‌توانيد با اين شيوه شروع كنيد: براي سپريدن دادن كارتان پاداشي در عقيده بگيريد. مثلا با خودتان قرار بگذاريد كه يك ساعت روي پروژه وقت بگذاريد و پس متعلق به ناهار بخوريد. يا مثلا وقتي كار تحقيقات‌تان به‌ سرانجام رسيد، بعدازظهر را صرف مرتب كردن دفتر كارتان كنيد. قرار نيست اين پاداش‌ها خيلي كبير و تجملي باشند. فعاليت‌هايي را براي پاداش در نظر بگيريد كه دل‌تان مي‌خواهد سپريدن بدهيد.
اگر اين پاداش‌ها مشوق‌هاي قابل‌اعتنايي نبودند و نتيجه‌اي نداشتند، از شيوهٔ دوم بهره‌گيري كنيد كه در نظر گرفتن جريمه است. مثلا با خودتان قرار بگذاريد كه اگر يك ساعت وقتِ معين‌شده را صرف قبل بردن پيشه بدون ضرب‌الاجل‌تان نكرديد، اجازهٔ ديدن برنامهٔ تلويزيوني موردعلاقه‌تان را نخواهيد داشت. ايدهٔ اصلي اين است كه محروم شدن از اتمام تكاپو لذت‌بخشي را كه به‌طور معمول سپريدن مي‌دهيد، به‌عنوان جريمه در نظر بگيريد. به اين چهره احتمال ناديده اخذ كاري كه مجبور نيستيد برايش وقت بگذاريد كمتر مي‌شود.

چرا برخي اوقات اشتباه تصميم ميگيريم؟

فكر مي‌كنيد در يك روز عادي چند بار تصميم مي‌گيريد؟ ده بار؟ احتمالاً هم صد بار؟ به‌ باورداشت روان‌شناس‌ها شمار اين تصميم‌ها خيلي اغلب از چيزي است كه فكر مي‌كنيم، چيزي نزديك هزار بار! اما چقدر در تصميم گيري مهارت داريم؟ چه چيزهايي مي‌توانند بر تصميم ما تأثير منفي بگذارند؟ به اتفاق ما باشيد. در اين مقاله از وبلاگ رشد و توسعه شخصي مي‌خواهيم پذيرش چنين سؤال‌هايي را بررسي كنيم.


بعضي از تصميماتي كه مي‌گيريم، پرتو مهم و مستقيمي بر راه زندگي‌مان دارند (مثل تصميم‌گيري درمورد رفتن به دانشگاه، زناشويي كردن يا بچه‌دار شدن) و برخي ديگر از اهميت اقليت برخوردارند (مثل تصميم‌گيري درباره غذايي كه پيمان است براي ناهار بخوريم).
بعضي از اين تصميم‌ها در زندگي‌ ما پرتو مثبتي مي‌گذارند (رشته‌اي انتخاب مي‌كنيم كه شغل احسان نصيب‌مان مي‌كند) و برخي ديگر خير (غذايي كه براي ناهار گزينش كرديم، برگزيدن نكويي فقدان و راز دل‌مان مي‌ماند).

افزايش تمركز: 5 نكته براي افزايش تمركز

تمركز رمز موفقيت در يادگيري است. يادگيري هم مهم‌ترين چيزي است كه در اين دنيا بايد اتمام دهيم. يادگيري فقط به‌معناي دانش اندوزي و دانش نيست؛ بلكه نوعي توانايي است كه به ما در فكر كردن بهتر و تصميم‌سازي‌هاي دقيق‌تر حيات كمك مي‌كند. احد از مجريان خبر باسابقه و موفق دنيا، دايان ديگر (Diane Sawyer) در پاسخ به اينكه رمز موفقيتش در گويندگي اخبار چيست، پذيرش بسيار جالبي ديتا است: «درسي كه من آموخته‌ام اين است كه هيچ‌چيز جاي توجه را نمي‌گيرد».

ولي چطور مي‌توان توجه و تمركز را افزايش داد؟ در اين متن از ۵ نكته مؤثر و كاربردي براي افزايش تمركز پرده‌برداري مي‌شود.فرقي نمي‌كند كه در مدرسه مشغول مطالعه هستيد و به تمركز نياز داريد يا در اداره‌ شلوغ‌تان كوشش مي‌كنيد متمركزتر عمل كنيد و كارهاي‌تان را پيش ببريد. براي تمام كردن پروژه‌هاي گوناگون يا افزايش دقت در يك جلسه و تقريبا  هر جاي ديگري بايد تمركز كردن را ياد بگيريد.

رشد وتوسعه فردي را در اين وبلاگ بياموزيد!


۱. قانونِ «پنج لغايت بيشتر»

آدم‌هاي گيتي به دو دسته بخش مي‌شوند: كساني كه پيشه كردن در خلال سختي‌ و خستگي را ياد گرفته‌اند و كساني كه آرزو مي‌كنند كاش اين مهارت را داشتند. از اين به بعد با قانون «پنج الي بيشتر» به تمام خستگي‌ها و وسوسه‌هاي حين كار غلبه كنيد. اين قانون زياد ساده است: هرگاه خواستيد كه از متوسط كاري، آن را ترك كنيد و به عبارت بهتر، تمركزتان به هم خورد، به خودتان بگوييد كه پنج دقيقه ديگر از جايم بلند مي‌شوم يا پنج صفحه ساير مي‌خوانم و پس پيشه را ترك مي‌كنم يا پنج مسئله درسي ديگر را حل مي‌كنم و پس كار را تمام مي‌كنم.

افزايش تمركز
دوندگان دقيقا در زماني جاني تازه مي‌گيرند و مي‌توانند به دويدن پيوستگي بدهند كه باوجود اينكه بدن‌شان ظاهرا ساير كشش دويدن ندارد به شغل خويش پيوسته مي‌دهند و به اصطلاح عاميانه، كم نمي‌آورند. شما هم در زماني كه اراده‌تان شروع به بازيگوشي مي‌كند و در آستانه كم‌آوردن قرار مي‌گيرد بايد به گذرگاه پيوستگي بدهيد و نگذاريد تمركزتان مخدوش شود. زماني كه ذهن‌تان خسته شده است بكوشيد تمركزتان را حفظ كنيد. اين پيشه گذرگاه توسعۀ دامنه توجه (attention span) و ايجاد استقامت ذهني است؛ يعني اين شغل به شما كمك مي‌كند ذهن‌تان را حاضر نگه داريد و به كارتان ادامه دهيد.

حفظ اعتماد بنفس به روش فوق حرفه اي ها

در برخورد با بسياري از اطرافيان‌تان يا اثناء گشت‌وگذار در شبكه هاي اجتماعي و دنياي مجازي، چه بسا برخي مواقع دريافتن كنيد كه همه خودباوري دارند به‌غيراز شما. ولي اين دريافتن درست نيست. حتي موفق‌ترين كسان هم شدني است برخي مواقع با كمبود اعتماد به نفس دست‌و‌پنجه نرم كنند. در چنين مواردي، وجه تمايز كسان موفق آن است كه آنها با دشواري ها مربوط به اعتمادبه‌نفس آشنا هستند و در برخورد با چنين وضعيت‌هايي راهكارهاي مناسبي را در پيش مي‌گيرند.

همراه ما باشيد. در اين مطلب مي‌خواهيم با اين راهكارها اغلب آشنا شويم.افراد موفق از دليل عدم اعتمادبه‌نفس خويش آگاه هستند و به‌سرعت آن را شناسايي مي‌كنند. افراد موفق از خود واقعي‌شان فراري نيستند و گرد از عادت‌هاي رفتاري آنها اعتمادبه‌نفس است.

اعتمادبه‌نفس افراد موفق
احساس عدم اعتمادبه‌نفس از شايع‌ترين احساساتي است كه ممكن است به شما دست بدهد. كل افراد اين احساس را تجربه مي‌كنند و هيچ‌كس از اين دريافتن در امان نيست. دشوار عدم اعتمادبه‌نفس گاهي چنان حاد و شديد مي‌شود كه فرد همواره درگير برپايي خودباوري در خود است و اين رفتار به‌هيچ‌وجه نشان نكويي نيست.
ما در دنيايي زندگي مي‌كنيم كه پر از تبليغات پرزرق‌و‌برق اما كاذب است و شبكه‌هاي اجتماعي آن پر از عكس ها لحظات خوشحال و بي‌دردسر سايرين است، اين دانستن كه كل به‌جز شما اعتمادبه‌نفس دارند كاملا قابل‌ توجيه است. زماني كه به حيات كسان موفق انديشه كنيد، اين تبليغات كاذب اغلب نمايان مي‌شوند. تصور بسياري از ما اين است كه اعتمادبه‌نفس، خودبه‌خود، با رسيدن به سطح معيني از پول و ثروت، توان و اعتبار به هستي مي‌آيد. اين باورداشت اشتباه است. كسان كامياب نيز به اندازه كسان عادي با مشكلات مربوط به اعتمابه‌نفس روبه‌رو مي‌شوند. چون وقتي شما واقعا موفق هستيد از دايره آسايش خويش بيرون مي‌شويد و كارهايي اتمام مي‌دهيد كه ممكن است مايه هراس شما شوند و تمام اين مسائل به‌تدريج در شما عدم اعتمادبه‌نفس به هستي مي‌آورند.
تفاوت افراد كامياب با سايرين اين است كه آنها خو دارند با دشوار عدم اعتمادبه‌نفس روبه‌رو شوند و به همين دليل، براي غلبه بر اين مشكل، آمادگي بيشتري در مديريت اوضاع و به‌كارگيري ابزار‌هاي در دسترس دارند. در اين مقاله، برخي از اين استراتژي‌ها و ابزارها را شناسايي مي‌كنيم. شما هم مي‌توانيد در مواقعي كه اعتمادبه‌نفس نداريد، با الگوبرداري از افراد موفق، از اين راهكارها كمك بگيريد.

۱. از علل عدم اعتمادبه‌نفس خود مستحضر هستند و خيلي تند مي‌توانند انگيزه اصلي را شناسايي كنند

خود_واقعي_افراد_موفق_وقتي_اعتمادبه‌نفس‌شان_را_از_دست_مي‌دهند_چه_مي‌كنند

بسياري از افراد هنگامي كه دچار كمبود اعتمادبه‌نفس مي‌شوند نمي‌توانند تشخيص دهند كه دقيقا چه‌چيز باعث بروز اين دانستن در آنها شده است. ولي افراد كامياب به‌خوبي علل كمبود يا عدم اعتمادبه‌نفس خويش را مي‌شناسند و زماني كه در چنين موقعيت‌هايي قرار مي‌گيرند خيلي تند دليل را تشخيص مي‌دهند.